سلامت نیوز:برخی از كودكان سرزمین من حال خوبی ندارند. گاهی این كودكان در خانوادههایی به دنیا میآیند كه قدر این موهبت الهی را نمیدانند. این كودكان یا مورد آزار و اذیت (تنبیه)قرار میگیرند یا به علت فقر خانوادهها به كار گمارده میشوند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون ،عواملی مانند ناآگاهی والدین از رفتار درست با فرزندان، بیکاری، اعتیاد و مشکلات خانوادگی را میتوان از مهمترین عوامل بروز این معضل اجتماعی دانست. معاون قضایی رئیس كل دادگستری استان تهران معتقد است قوانین خوبی در مورد كودكان تصویب شده و بزرگترین مشكل، اجرای قوانین است. حال باتوجه به وجود قوانین خوب در زمینه كودكان چرا باز شاهد مشكلات زیادی در مورد كودكان هستیم؟ حد متعارف تنبیه كودك چه میزان است؟ «قانون» با توجه اهمیت موضوع گفتوگویی را با احمدمظفری، معاون قضایی رئیس دادگستری استان تهران و دبیر اجرایی حمایت از كودكان و نوجوانان دادگستری استان تهران انجام داده كه از نظرتان میگذرد.
در حال حاضر قوانین در مورد كودكان بدسرپرست و بیسرپرست چگونهاست؟
اصولا در مورد قوانین باید گفت همیشه قوانین درحمایت از افرادی كه به نوعی آسیب دیده هستند، تصویب میشود. تا به حال درجهت حمایت از كودكان و نوجوانان، قوانین گوناگونی تصویب شده است، كه از جمله این قوانین میتوان به قانون حمایت از كودكان و نوجوانان مصوب سال 81 اشاره كرد. این قانون 9 ماده دارد كه حمایتهای خوبی از كودكان به عمل آورده است. از جمله این حمایتها میتوان به معضل كودكآزاری یا كودكانی كهدر معرض خطر هستند، اشاره كرد.
مصدایق این حمایتها در قانون حمایت از كودكان و نوجوانان چیست؟
برای مثال قبلا در رابطه با جرائم خصوصی مخصوصا كودكآزاری نیاز به طرح دعوا توسط شاكی خصوصی بود و این شاكی خصوصی معمولا كسی نبود جز والدین و سرپرستان كودك (كه خودشان به نحوی مجرم و متهم هستند)كه باید طرح دعوا میكردند. لذا قانونگذار سال 1381 كودكآزاری را از جرائم عمومی تلقی كرد كه نیاز به شاكی خصوصی ندارد.
در گذشته قوانین چگونه بود؟
در صورتی كه سازمانهای مرتبط با كودكان(نگهداری یا سرپرستی كودكان را برعهده داشتند) اگر با مورد كودكآزاری مواجه میشدند حتما باید به مقامهای مسئول گزارش میكردند و در صورت عدم شكایت ضمانت اجرای كیفری برای آنها درنظر گرفته و به نوعی برای این افراد جرمانگاری میشد. البته این قانون، اصلاح شده و هماكنون در مجلس است و به نام حقوق كودك(حمایت از كودكان و نوجوانان) مطرح است كه طبق این قانون حمایتهای گستردهتری از كودكان و نوجوانان به عمل آمده و همچنین تاسیسات حقوقی خوبی نیز در این زمینه در نظرگرفته شده است و امیدواریم هرچه زودتر به تصویب برسد.
در صورتیكه والدین یا سرپرست، كودك را تنبیه كنند چه برخوردی با آنها صورت میگیرد؟
طبق ماده 2 قانون حمایت از كودكان و نوجوانان، هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمهجسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد ممنوع است. اصولا درصورتی كه پدر یا مادر سوءرفتار داشته باشند حق حضانت كودك سلب میشود. طبق قوانین، تنبیه كودك در حدمتعارف پذیرفته شده است. البته مشروط بر این كه بر اثر این تنبیه صدمهای به كودك وارد نشود اما در صورتی كه تنبیه برخلاف حدمتعارف باشد كودكآزاری محسوب میشود. اگر پدرومادر برای تربیت فرزند خویش برخی تنبیهات بیش از حد متعارف را انجام دهند با این پدرومادر برخورد خواهد شد.
آیا این قوانین در عمل اجرا میشود؟
بنده سال 1381 پروندهای رسیدگی كردم كه پدری مبادرت به تنبیه كودك خویش كرده بود. در جریان رسیدگی پرونده، پدر را به حبس تعلیقی محكوم كردیم. البته این پدر را به جای زندان به یكی از مراكز بهزیستی فرستاده شد تا طی یك دوره سه ماهه نحوه رفتار با كودكان را آموزش ببیند و در این زمینه گواهینامه دریافت كند. پس میتوان گفت در همه حال منافع كودك درنظرگرفته میشود.
مصادیق كودكآزاری چیست ؟
در مورد كودكآزاری هنوز تعریف جامع و كاملی كه مورد قبول همه گروهها باشد، ارائه نشده است و این بستگی به فرهنگ و رسوم افراد پیدا میكند. مصادیق كودكآزاری متفاوت است ممكن است كودكآزاری، جسمی، عاطفی یا روانی باشد. برای مثال بیتوجهی به كودك، ممانعت از تحصیل كودك و.....در قانون تعبیه شده است اما بیشتر، كودكآزاری به تنبیه كودك اطلاق میشود. در اسلام هم توصیه شده در مورد كودكان ابتدا نصیحت بعد تذكر و بعد اخطار و در نهایت، تنبیه بدنی، آن هم در صورتی كه سیاه وكبود نشود و دیه به آن تعلق نگیرد.
بهنظر شما چگونه میتوان با معضل كودكآزاری مقابله كرد؟ چه مجازاتی برای والدین یا سرپرستانی كه مبادرت به كودكآزاری میكنند درنظر گرفته میشود؟
معضل كودكآزاری باید ریشهای حل شود. مشكل كودكآزاری تنها از طریق مجازات رفع نمیشود. موارد كودكآزاری باید از طریق مدارس و هسته مشاور شناسایی شود. وقتی مدیر، معلم، مشاور، آثار كبودی و زخم را روی بدن كودك مشاهده میكنند باید پیگیری كنند و وظیفه دارند این مورد را گزارش دهند. در حال حاضر یكی از مشكلات ما این است كه آمار اولیهای در این زمینه نداریم كه بدانیم اقدامات صورت گرفته چهمقدار تاثیرگذار بوده است. برخی معتقدند كه كودكآزاری كاهش یافته و برخی نیز معتقدند كه با افزایش كودكآزاری مواجهیم. بنده معتقدم كودكآزاری نسبت به سالهای قبل از انقلاب كاهش یافته است. زیرا حساسیتهای والدین نسبت به كودكان بیشتر شده است.
بسیار مشاهده میشود كودكی كه باید مشغول تحصیل باشد از سوی والدین به كار گمارده میشود باتوجه به حمایتهای قانونی از كودكان، چرا باز شاهد به كارگماردن كودكان هستیم؟
مطابق ماده3 قانون حمایت از كودكان و نوجوانان «هرگونه خرید، فروش، بهرهکشی و به کارگیری کودکان به منظور ارتکاباعمال خلاف ازقبیل قاچاق، ممنوع و مرتکب حسب مورد علاوه بر جبران خسارات واردهبه 6ماه تا یک سال زندان یا به جزای نقدی از 10 میلیون ریال تا بیست میلیون ریال محکوم خواهد شد».
پس طبق قوانین به كار گماردن كودك خلاف قانون است و باید با این پدیده برخورد شود. طبق قانون كار نیز، كاركردن كودك زیر 15 سال ممنوع و نوجوانان زیر 18 سال هم با شرایط خاصی میتوانند مشغول به كار شوند. البته ناگفته نماند گاهی اوقات وقتی نوجوانی18-17 ساله استعداد و انگیزه تحصیل ندارد نمیتوان به حال خود رهایش كنیم. به نظر شما باید با این فرد چگونه برخورد كرد؟
حال در مورد تحصیل این كودكان چه نهاد یا سازمانی باید پیگیر عدم تحصیل این كودكان باشد؟
سازمان ثبت احوال باید تعداد كودكانی كه به سن تحصیل رسیدهاند را به آموزش و پرورش اعلام كند. اگر تعدادی از این كودكان به مدرسه مراجعه نكردندآموزشوپرورش باید حتما پیگیری كند. ما در این زمینه مشكل قانونی نداریم. مشكل اصلی ما نظارت بر اجرای قوانین است.
كودكانی كه سرچهارراهها مشغول كار هستند هم چهره شهر را زشت میكنند و هم معضلاتی را برای جامعه ایجاد میكنند بهنظر شما چگونه میتوان این مشكل را برطرف كرد؟
ابتدا باید گفت بیشتر این كودكان پاكستانی هستند و ایرانی نیستند. اما آنچه مهم است این است كه باید بچههای خیابانی را از كودكان ولگرد جدا كرد. در یكی از پروندههایی كه بنده رسیدگی میكردم، پدری پسر خود را مجبور كرده بود روزانه سه شیفت در سه شغل مختلف كار كند و بابت هر سه شغل نیز پدر، پول را دریافت كرده بود. این پدر حتما باید مجازات شود، باید با این گونهخانوادهها حتما برخورد شود. سازمانهای مردم نهاد میتوانندكمك شایانی در زمینه شناسایی این افراد داشته باشند.در مورد سازمانهای مردمنهاد نیز باید گفت قانون مجازات اسلامی نیز به سازمانهای مردم نهاد نقش ویژهای داده است.
كودكان خیابانی یا كودكانی كه در خیابان مشغول به كار هستند بعضا ممكن است مورد آزارو اذیت یا تجاوز قرار گیرند نظر شما در این زمینه چیست؟
همانطور كه در بالا ذكر شد این كودكان معمولا اتباع خارجی هستند و باید جمعآوری شوند. معنی ندارد افرادخارجی كه وارد كشور میشوند به تكدیگری مشغول شوند یا سرچهارراه گل و دستمال كاغذی و.... بفروشند. جمعآوری این كودكان در حیطه وظایف نیروی انتظامی و شهرداری است كه باید در این زمینه نقش خود را ایفا كنند. زیرا ممكن است این افراد زمینهساز فساد در جامعه شوند. در تهران مسئول جمعآوری كودكان خیابانی شهرداری است. البته با كار مقطعی و ضربتی مشكل حل نمیشود باید اقدامات انجام گرفته تداوم داشته باشد و مهمتر از همه این است كه مسئولان به قولهای خود عمل كنند.
در مواردی مشاهده شده كه پدر به كودك خود تجاوز كرده است در این صورت چه مجازاتی برای پدر درنظر گرفته میشود؟
یقینا تجاوز پدر به كودك در صورتی كه اثبات شود، مجازات اعدام به همراه دارد. البته در این زمینه صرف ادعا كافی نیست. بنده در بررسی برخی پروندهها مشاهده كردم ابتدا موضوع پرونده تجاوز پدر به كودك خود مطرح بوده ولی پس از مشاهده دلایل و قرائن متوجه شدم موضوع چیز دیگری است.در واقع ادله اثباتی برای این است كه فردی بیگناه مجازات نشود.
ممكن است افرادی كودكان خود را در قبال پرداخت پولی به دیگران بفروشند با این افراد چگونه برخورد میشود؟
البته در این موارد باید گفت خریدوفروش مراحل خاص قانونی دارد. در صورتی كه پدر و مادر یا سرپرستان كودك، در قبال مبلغی كودك را به خانواده دیگر واگذار كنند و خانواده خریدار كودك نیز، به نام خود برای كودك شناسنامهبگیرند در واقع هویت فرد را از بین بردهاند و قانون با این افراد برخورد میكند. گرفتن شناسنامه به دلیل ارائه گزارش خلاف واقع به اداره ثبت احوال، جرم است و با تمامی افراد همدست(چه خانوادهای كه بچه خود را واگذار كرده چه خانوادهای كه بچه را خریده است) نیز باید برخورد قضایی صورت گیرد واین افراد باید مجازات شوند.
در خاتمه اگر صحبت خاصی دارید بگویید.
در این سالها بیشترین موفقیت ما در رابطه با حقوق كودك است. قوانین حمایتی خوبی در موردكودكان تصویب شده است. برای مثال تلفات زایمان نسبت به گذشته كمتر شده، شیردهی با شیر مادر بهتر از گذشته شده، در روستاها ما شاهد حضور كودكیار هستیم. همهاینها نشانه این است كه در زمینه حمایت از كودكان رشد خوبی داشتهایم. والبته باید در این زمینه بیشتر تلاش كنیم.
نظر شما